كاغذ به مادهاي گفته ميشود كه از خمير كتان يا پنبه و يا كنف ساخته شود و به كار نوشتن آيد و در اصطلاح علمي عبارت است از تراكم الياف سلولوزي كه به طور نامنظم داخل يكديگر شده و درنتيجه يك مادهٔ فشرده را ميدهد كه در ابعاد و اوزان مختلف بدست ميآيد.

كاغذ از زمان اختراع آن تا به امروز قابل اعتماد ترين وسيله انتقال انديشه بشر بوده است و نقش مهمي در جمعآوري و ذخيره اطلاعات و دانش بشر كه نتيجهاي از تجربيات و تفكرات اوست دارد و از اين رو با پيدايش مركب و صنعت چاپ و مواد رنگ دار اين انديشه بشري با ابزار نوين درآميخت و به صورت يك پديدهٔ مهم، امروزه با آن برخورد ميگردد.
مصرف كاغذ با اختراع آن همراه بوده است كه گفته ميشود مصريان پيشقدم در اين اختراع بودهاند و از بسياري جهات نشانگر سطح رشد علمي و فرهنگي جامعه ميباشد. با پيشرفت اطلاعات و معلومات بشر از دانش رنگ، كاغذهاي رنگي براي جلب توجه و زيبايي و مقوا و كارتنهاي رنگ آميزي شده براي بسته بندي و بالاخره جعبههاي شيريني و شكلات براي مصرف خانگي و نظاير اينها همه دليل بر دانش برتر و استفاده بشر از اين صنعت و اختراع است كه روز به روز رو به توسعه و تكامل ميباشد و در تاريخ از آن ياد شده است.
ه گفتهٔ تاريخ، مصريان باستان اولين مردماني بودهاند كه از نوعي ني شبيه بامبو به نام پاپيروس صفحاتي ميساختند و بر روي آن مينوشتند و نيز كاغذ بردي را مصريان اختراع كردند. مردم مصر ني پاپيروس را به صورت نوارهاي نازك و بسيار ظريفي كنار يكديگر قرار ميدادند و سپس به وسيلهٔ فشارها و صيقل دادن به آن به شكل ورق در ميآوردند.
سابقهٔ نوشتن به هزاران سال قبل ميرسد و بشر در آغاز تمدن و ابداع خط از گل رس لوحههايي ميساخت و براي نوشتن مطالب خود استفاده ميكرد؛ اين الواح با حرارت آفتاب خشك ميشد و يا با آتش مي پخته است.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ مرداد ۱۳۹۵ساعت:
۱۱:۳۲:۴۰ توسط:شبكه ما موضوع:
پويانمايي[ياد ۱][۱]، انيميشن (به انگليسي: Animation) نمايشِ تُند و پيوستهٔ تصاويري از اثرِ هنريِ دوبعدي، يا موقعيتهاي مدلهاي واقعي، براي ايجاد توهم حركت است.[ياد ۲] حركت روان تصاويرِ پويا در پويانماييها، ناشي از يك خطاي ديد است كه به دليل پديدهٔ ماندگاري تصاوير پديد ميآيد. پويانمايي ميتواند در قالب هر دو رسانهٔ آنالوگ مانند فيلم متحرك، نوار ويديو و يا در رسانههاي ديجيتال؛ پويانمايي فِلش، ويديوي ديجيتال ضبط شده و يا "GIF" پويا باشد.

براي نمايشِ انيميشن ميتوان از يك دوربين، رايانه و يا يك پروژكتور با فنآوريهاي نو استفاده كرد. رايجترين روش براي نمايش پويانمايي، سينما يا ويدئو است. يك پويانمايي، به دو روشِ سنتي و روش ديجيتال ايجاد ميشود. اِستاپموشن (به انگليسي: Stop motion) شيوهاي از پويانمايي است كه در آن با جابجايي و يا تغيرِ مكان، شكل و يا حالتِ اشياء به صورت دو يا سه بعدي با استفاده از برشِ لبههاي كاغذ، رنگآميزيِ فيلمهاي شفاف و يا عروسك؛ و ثبت هر لحظه از قاب به شكل يك تصوير، و نمايشِ پيوسته تصاوير جايگزين شده، با تصاوير قبلي و معمولاً با ۲۴، ۲۵، ۳۰ و يا ۶۰ قاب در ثانيه، يك اثر پويانمايي ايجاد ميشود.
قديميترين نمونههاي تلاش براي بدست آوردن توهم حركت در طراحي ايستا را ميتوان در نقاشيهاي دوران نوسنگي غارها پيدا كرد، در جائيكه حيوانات با چندين شكل پاي رويهم افتاده مجسم شدهاند، كه آشكارا كوششي براي رساندن احساس حركت است. سفالينهاي متعلق به مردم شهر سوخته يافت شده است كه نقوش روي اين جام، تكراري هدفمند دارد و حركت را نشان ميدهد. تكراري كه پايه و اساس هنر انيميشن امروز است.[۲]
شخص خاصي به عنوان مخترع هنر فيلم پويانما وجود ندارد، چرا كه افراد بسياري پروژههاي متعددي كه ميتوان به عنوان گونههاي مختلف انيميشن مطرح كرد را تماماً در زمانهاي يكساني انجام ميدادند. فريببين(به انگليسي:Phenakistoscope | ۱۸۳۲)، زندهگرد(به انگليسي: Zoetrope | ۱۸۳۴)، كنشنما(به انگليسي:Praxinoscope | ۱۸۷۷)، همچنين ورقهاي پويانما(به انگليسي:Flip book) از قديميترين اسبابهاي پويانمايي محبوب اختراع شده در طول سده ۱۸۰۰ هستند.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ مرداد ۱۳۹۵ساعت:
۱۱:۳۱:۵۸ توسط:شبكه ما موضوع:
واريختسازي[۱] (anamorphosis) يعني خلق تصاوير يا آثار هنري كه تنها از يك زاويه خاص به شكل اصلي و معقول ديده ميشوند و در زواياي ديگر به صورت اشكال درهم و بيمعنا به نظر ميآيند.

هنر واريخت يا هنر آنامورفيك در اصل نوعي از نقاشي است كه از يك زاويه شكلي درست دارد و از ديگر زوايا با نمايي داراي اعوجاج ديده ميشود. آفريدن اين آثار نيازمند دركي عميق از شيوه كار آينههاي گوناگون و قوانين بازتابش است.
در عكاسي، عدسي واريخت نوعي عدسي است با يك يا چند سطح استوانهاي كه بزرگنمايي آن در جهتهاي افقي و قائم با هم متفاوت است. دستگاهي شامل يك عدسي استوانهاي يا آينهاي كوژ كه نسبتهاي واقعي تصوير تغييرشكليافته را آشكار ميكند واريختنماanamorphoscope نام دارد.
واريختسازي در زمان رنسانس پديد آمد. در آن زمان هنرمندان ميكوشيدند تصاوير را هرچه واقعگرايانهتر بنمايانند و به اين خاطر در زمينه ژرفانمايي مداقه كردند و در اين راه به واريختسازي هم رسيدند نمونهاي از واريختسازي كه معمولاً به آن اشاره ميشود جمجمهاي است كژريخت كه در برخي نقاشيهاي «يادآور مرگ» كشيده شده و پيام اخلاقي آن به ياد داشتن گذرا بودن زندگي است. از هنرمنداني كه به اين سبك ميپرداخت ميتوان به هانس هلباين پسر اشاره كرد.
واريختسازي[۱] (anamorphosis) يعني خلق تصاوير يا آثار هنري كه تنها از يك زاويه خاص به شكل اصلي و معقول ديده ميشوند و در زواياي ديگر به صورت اشكال درهم و بيمعنا به نظر ميآيند.
هنر واريخت يا هنر آنامورفيك در اصل نوعي از نقاشي است كه از يك زاويه شكلي درست دارد و از ديگر زوايا با نمايي داراي اعوجاج ديده ميشود. آفريدن اين آثار نيازمند دركي عميق از شيوه كار آينههاي گوناگون و قوانين بازتابش است.
در عكاسي، عدسي آنامورفيك نوعي عدسي است با يك يا چند سطح استوانهاي كه بزرگنمايي آن در جهتهاي افقي و قائم با هم متفاوت است. دستگاهي شامل يك عدسي استوانهاي يا آينهاي كوژ كه نسبتهاي واقعي تصوير تغييرشكليافته را آشكار ميكند واريختنماanamorphoscope نام دارد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ مرداد ۱۳۹۵ساعت:
۱۱:۳۱:۱۹ توسط:شبكه ما موضوع:
هَشتپا يا اُختاپوس[۱] يك جانور آبزي از رده سرپايان است كه در بخشهاي گوناگوني از اقيانوسهاي جهان، بهويژه در آبسنگهاي مرجاني زندگي ميكند.

۳۰۰ گونه از هشتپا شناسايي شده كه اين تعداد، يكسوم از تمامي گونههاي سرپايان را تشكيل ميدهد.
هشتپاها از زيرردهٔ نيامداران (Coleoidea)، بالاراستهٔ هشتپاشكلان (Octopodiformes) و راستهٔ هشتپايان (Octopoda) است.
هشتپاها داراي هشت بازو هستند كه بر روي آنها دو رديف كلاهك مكنده وجود دارد. بر خلاف بيشتر سرپايان، هشتپاها تقريباً هيچ اسكلت دروني ندارند و بدنشان كاملاً نرم است. آنها نه مانند ناتيلوس صدف بيروني دارند و نه مانند سرپاور (ماهي مركب) استخوان دروني دارند. يك منقار، شبيه به منقار طوطي، تنها قسمت سفت در بدن هشتپاها است. اين منقار به هشتپا توانايي رفتن به لاي شكافهاي باريك بين صخرههاي زيرآبي به هنگام گريختن از دست مارماهي موري و ديگر ماهيان شكارچي را ميدهد.هشت پاها در دو نوع سمي و غير سمي هستند. وسيله شكاري هشت پا معمولاً سمومي است كه از بدن خود خارج مي كند.
اختاپوس ماده بلنكت 40،000 برابر سنگين تر و 100 برابر بزرگتر از اختاپوس نر است . اين نر فقط براي توليد مثل مورد استفاده قرار ميگيرد و بعد از جفت گيري مي ميرد. در بعضي از گونه ها ، هشت پاي ماده ، بعد از جفت گيري ، جانور نررا مي خورد.
- تمام اختاپوس ها 3 قلب دارند . 2 قلب براي پمپاژ خون به ناحيه تنفسي و 1 قلب براي خونرساني به همه بدن.
- خون اختاپوس ها به رنگ آبي است.
- اختاپوس ها حس بينايي خوبي دارند . اما ناشنوا هستند.
- تمام افسانه هايي كه در موررد اختاپوسها گفته مي شود ، نادرست است. اين جانوران اصلا مهاجم نيستند.
- اختاپوس ها همگي سمي هستند. اما سم آنها كشنده نيست. اما اختاپوس حلقه آبي يكي از سمي ترين مخلوقات روي كره زمين است . آنها اندازه اي كوچك دارند اما مي توانند 26 انسان را در چند دقيقه بكشند. همچنين آنها توانايي پرتاب سم روي شكار خود را دارند.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ مرداد ۱۳۹۵ساعت:
۱۱:۳۰:۴۹ توسط:شبكه ما موضوع:
سَگ (نام علمي: Canis lupus familiaris) زيرگونهٔ اهلي گرگها و پستانداري از راستهٔ سگسانان است. سگ نخستين جانوري است كه به دست انسان اهلي شد. سگها متنوعترين حيوان زمين هستند كه ميراث چند هزار سال مداخله انسان در روند جفت گيري و پرورش اين حيوان است.
سگها نقشهاي مختلفي را در جوامع انساني بر عهده گرفتهاند و آدميان از ايشان براي شكار، گلهداري، باركشي، محافظت، كمك به پليس و نيروهاي نظامي، همراهي و همدمي و كمك به اشخاص دچار ناتواني استفاده كردهاند. در بعضي فرهنگها از آن به عنوان يك منبع غذايي هم استفاده شدهاست. در سال ۲۰۰۱ برآورد شده كه حدود ۴۰۰ ميليون قلاده سگ در سراسر دنيا زندگي ميكنند.
سگها شامل صدها نژاد متفاوت ميشوند كه بيشتر آنها در چندصد سال اخير به وسيله اصلاح نژادي توسط انسانها ايجاد شدهاند. انسانها از طريق توليد نسل از سگهاي داراي صفات جسمي و رفتاري مخصوص براي انجام بهتر نقشهاي خاص باعث ايجاد نژادهاي متفاوتي از سگهاي شدهاند كه تفاوتهاي ظاهري قابل توجهي با يكديگر دارند. ارتفاع انواع مختلفسگ از سطح زمين تا بين دو كتف از حدود ۱۵ سانتيمتر در نژاد شيهواهوا تا حدود ۷۶ سانتيمتر در سگ تازي ايرلندي متغيّر است. رنگ آنها نيز از سفيد تا سياه و از قهوهاي تيره تا روشن با طرحهاي مختلفي متغير است. پوشش آنها نيز از بسيار كوتاه تا چند سانتيمتر متفاوت است، از موي خشن تا پشم صاف، مجعد يا نرم.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۰ مرداد ۱۳۹۵ساعت:
۱۱:۳۰:۱۸ توسط:شبكه ما موضوع:
همستر يا موش بزرگ به گروهي از جوندگان گفته ميشود كه به زيرخانواده Cricetinae تعلق دارد. همسترها ۲۵ گونه دارد كه در شش يا هفت سرده دستهبندي شدهاند.[۱] همستر جانوري پگاهرو است و در طول روز زير زمين باقي ميماند تا مورد حمله شكارچيان قرار نگيرد. در طبيعت بيرون اين جانور در درجهٔ اول از دانهها، ميوهها و گياهان تغذيه ميكند و پس از آن گاهي به سراغ حشرات زير زمين ميرود.[۲] اين جانور داراي جيب دهاني است به گونهاي كه تا شانههايش كشيده شدهاست و از آن براي جابجايي مواد خوراكي در هنگامي كه در پناهگاهش زندگي ميكند استفاده ميكند.

رفتار اين حيوانات وابسته به محيط اطراف، ژنتيك و ارتباط آنها با انسانها است. از آنجا كه زادوولد آنها زياد است، در كشورهاي پيشرفته از آنها به عنوان حيوانات آزمايشگاهي استفاده ميشود. همسترها مانند حيوان خانگي توسط انسانها نگهداري ميشوند.[۳] اينكه اين حيوان معمولا تنها زندگي ميكند باعث شدهاست كه آلودگي كمتري داشته باشد و بيشتر مورد علاقهٔ انسانها قرار گيرد.
واژهٔ انگليسي hamster مأخوذ از زبان آلماني است كه خود آن از واژهٔ hamustro در آلماني علياي قديم گرفته شدهاست، و آن هم احتمالاً برگرفته از choměstrǔ در زبان روسي قديم است كه ممكن است تركيبي از khomiakروسي و staras ليتوانيايي باشد كه هردو به معناي «همستر» هستند.
همسترها معمولا اندامي نيرومند دارند، دم آنها از طول بدنشان كوتاهتر است و گوشهاي پُرموي كوچكي دارند. ساق پاي آنها كوتاه و كلفت است اما خود پا پهن ميباشد. موي بدن آنها ضخيم و ابريشممانند است و ممكن است بلند يا كوتاه باشد و به رنگهاي سياه، خاكستري، سفيد، قهوهاي، زرد، قرمز و آميختهاي از اين رنگها (بسته به گونه اش) ديده ميشود. همسترها را ميتوان در طول ۵٫۵ تا ۱۰٫۵ سانتيمتر پيدا كرد اما بزرگترين آنها همستر اروپايي است كه طول آن به ۳۴ سانتيمتر (بدون در نظر گرفتن دم ۶ سانتيمتري آنها) ميرسد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ مرداد ۱۳۹۵ساعت:
۰۲:۱۷:۵۶ توسط:شبكه ما موضوع:
خَرگوش پستانداري است علفخوار، از تيره خرگوشان (Leporidae) و داراي اندامي شبيه به گربه و گوشهاي دراز و لبهاي شكافدار. دستهاي خرگوش از پاهايش كوتاهتر است. و بسيار تند حركت ميكند، و داراي انواع مختلف است. در حدود ۶ تا ۸ بچه به دنيا ميآورد.

در هنگام زمستان به دليل داشتن پوست سفيد پيدا كردن او در برف دشوار است. تغيير رنگ پوست اين حيوان ما را به شگفت ميآورد يعني در زمستان سفيد شدن پوست اين جانور و در تابستان خاكستري يا قهوهاي شدن آن. ميتوان اينخرگوش را مانند آفتابپرست دانست كه او نيز تغيير رنگ ميدهد. خرگوش قطبي سوراخهايي به عمق ۲ متر در برف حفر ميكند كه اين مكان جاي مناسبي براي مخفي كردن كودكان به هنگام خطر است.
خاستگاه اصلي اين جانور اسپانيا و آفريقاي شمالي است[نيازمند منبع] اما به بعضي از كشورهاي ديگر هم مهاجرت كردهاست. اين خرگوش گياهان بومي را ميخورد و باعث ميشود كه ساير جانوران گرسنه بمانند. اين جانور همچنين محصولات كشاورزي را منهدم ميكند و براي خود سوراخهاي زيرزميني حفر ميكند.
يكي از گونههاي خرگوش، خرگوش آنقوره است. با توجه به ميانگين ۵ تا ۶ بچه در هر زايمان، ميتوانند ۵۰ الي ۶۰ بچه در سال توليد كنند. اين نوع خرگوش ميتواند از سه ماهگي باردار شود.
خرگوشها بيش از ۴۴ گونهاند (اهلي و صحرايي). رنگ آنها خاكستري و قهوهاي است. خرگوشهاي دست آموز رنگهاي گوناگوني دارند. طول آنها تا ۶۰ سانتيمتر و وزن آنها تا ۵ كيلوگرم هم ميرسد. طول عمر آنها تا ۶ سال و دشمنان آنها روباه، مار، عقاب، و انسان هستند. آنها از نوع پستانداران هستند. سرعت خرگوش به ۴۰ كيلومتر در ساعت هم ميرسد. خرگوش ماده قادر است كه ۵ تا ۸ بچه به دنيا بياورد.
خرگوشها ميتوانند در چمنزار، علفزار، جنگلهاي كم درخت، جنگلهاي انبوه، تالاب و حتي بيابان زندگي كنند.[۱] اين جانور به صورت دسته جمعي زندگي ميكند. شناخته شده ترين گونهٔ آنها يعني خرگوش اروپايي در سوراخهايي درون زمين زندگي ميكند.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ مرداد ۱۳۹۵ساعت:
۰۲:۱۷:۲۶ توسط:شبكه ما موضوع:
سَنجاب يكي از انواع جوندگان است از خانواده سنجابان (Sciuridae) و جنس آن جنس سنجابها (Sciurus) نام دارد. اين حيوان معمولاً بر بالاي درختان زندگي ميكند و از مشخصات آن داشتن دم بلند و پر پشت و دستهاي كوتاه و پاهاي قوي و تنومند و موي ظريف بدن و گوشهاي برجسته احاطه شده با پشم و چشمهاي بزرگ است.

سنجاب در قاره آسيا، آمريكا، اروپا و آفريقا وجود دارد و گونههاي مختلفي دارد و در طبيعت از گردو، فندق، بلوط، ميوهجات و دانهها تغذيه نموده و در صورت دسترسي به لانه پرندگان بر تخم و جوجه پرندگان نيز تغذيه ميكند.
اين حيوان ممكن است كه توسط مار، پرندگان شكاري و روباه صيد شود. از صفات مشهور سنجاب ذخيره سازي گردو و فندق در شكاف درختان و يا در زير زمين جهت مصرف آنها در زمستانها است و بررسيهاي صورت گرفته نشان ميدهند كه اين حيوان حافظهاي بسيار قوي دارد و به راحتي ميتواند محل دفن گردو و فندق را يافته و در زمستان كه به دست آوردن غذا دشوار ميشود از ذخيره غذاي خود تغذيه نمايد.
اين حيوان در زبان انگليسي «Squirrel» و در زبان آلماني «eichhornchen» و در زبان فرانسوي «ecureuil» و در زبان تركي «sincap» و در زبان عربي «السنجاب» و در زبان فارسيسنجاب ناميده ميشود كه اين نام ظاهراً از زبان فارسي به زبان عربي راه يافته و برخي افراد به آن «خز موش» و «موش خرما» نيز ميگويند كه واژه موش خرما به غلط بر اين حيوان اطلاق شدهاست و به نظر ميرسد كه واژه خز موش واژهاي اصيل و فارسي است كه در دوره قبل از اسلام، بر اين جانور اطلاق ميشدهاست
. در گذشتههاي دور صيد سنجاب در سرزمين خوارزم و جمهوري آذربايجان كه بخشي از ايران بوده رايج و متداول بودهاست و پوستهاي سنجاب خزري و خوارزمي از شهرت خوبي برخوردار بودهاست. نام ديگر سنجاب در فارسي وَروَره[۱] است كه ريشه آن به ريشه هندواروپايي *(o)wer- برميگردد
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ مرداد ۱۳۹۵ساعت:
۰۲:۱۶:۳۰ توسط:شبكه ما موضوع:
خَرگوش پستانداري است علفخوار، از تيره خرگوشان (Leporidae) و داراي اندامي شبيه به گربه و گوشهاي دراز و لبهاي شكافدار. دستهاي خرگوش از پاهايش كوتاهتر است. و بسيار تند حركت ميكند، و داراي انواع مختلف است. در حدود ۶ تا ۸ بچه به دنيا ميآورد.

در هنگام زمستان به دليل داشتن پوست سفيد پيدا كردن او در برف دشوار است. تغيير رنگ پوست اين حيوان ما را به شگفت ميآورد يعني در زمستان سفيد شدن پوست اين جانور و در تابستان خاكستري يا قهوهاي شدن آن. ميتوان اين خرگوش را مانند آفتابپرست دانست كه او نيز تغيير رنگ ميدهد. خرگوش قطبي سوراخهايي به عمق ۲ متر در برف حفر ميكند كه اين مكان جاي مناسبي براي مخفي كردن كودكان به هنگام خطر است.
خاستگاه اصلي اين جانور اسپانيا و آفريقاي شمالي است[نيازمند منبع] اما به بعضي از كشورهاي ديگر هم مهاجرت كردهاست. اين خرگوش گياهان بومي را ميخورد و باعث ميشود كه ساير جانوران گرسنه بمانند. اين جانور همچنين محصولات كشاورزي را منهدم ميكند و براي خود سوراخهاي زيرزميني حفر ميكند.
يكي از گونههاي خرگوش، خرگوش آنقوره است. با توجه به ميانگين ۵ تا ۶ بچه در هر زايمان، ميتوانند ۵۰ الي ۶۰ بچه در سال توليد كنند. اين نوع خرگوش ميتواند از سه ماهگي باردار شود.
خرگوشها بيش از ۴۴ گونهاند (اهلي و صحرايي). رنگ آنها خاكستري و قهوهاي است. خرگوشهاي دست آموز رنگهاي گوناگوني دارند. طول آنها تا ۶۰ سانتيمتر و وزن آنها تا ۵ كيلوگرم هم ميرسد. طول عمر آنها تا ۶ سال و دشمنان آنها روباه، مار، عقاب، و انسان هستند. آنها از نوع پستانداران هستند. سرعت خرگوش به ۴۰ كيلومتر در ساعت هم ميرسد. خرگوش ماده قادر است كه ۵ تا ۸ بچه به دنيا بياورد.
خرگوشها ميتوانند در چمنزار، علفزار، جنگلهاي كم درخت، جنگلهاي انبوه، تالاب و حتي بيابان زندگي كنند.[۱] اين جانور به صورت دسته جمعي زندگي ميكند. شناخته شده ترين گونهٔ آنها يعني خرگوش اروپايي در سوراخهايي درون زمين زندگي ميكند.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ مرداد ۱۳۹۵ساعت:
۰۲:۱۵:۵۸ توسط:شبكه ما موضوع:
همستر يا موش بزرگ به گروهي از جوندگان گفته ميشود كه به زيرخانواده Cricetinae تعلق دارد. همسترها ۲۵ گونه دارد كه در شش يا هفت سرده دستهبندي شدهاند.[۱] همستر جانوري پگاهرو است و در طول روز زير زمين باقي ميماند تا مورد حمله شكارچيان قرار نگيرد. در طبيعت بيرون اين جانور در درجهٔ اول از دانهها، ميوهها و گياهان تغذيه ميكند و پس از آن گاهي به سراغ حشرات زير زمين ميرود.[۲] اين جانور داراي جيب دهاني است به گونهاي كه تا شانههايش كشيده شدهاست و از آن براي جابجايي مواد خوراكي در هنگامي كه در پناهگاهش زندگي ميكند استفاده ميكند.

رفتار اين حيوانات وابسته به محيط اطراف، ژنتيك و ارتباط آنها با انسانها است. از آنجا كه زادوولد آنها زياد است، در كشورهاي پيشرفته از آنها به عنوان حيوانات آزمايشگاهي استفاده ميشود.همسترها مانند حيوان خانگي توسط انسانها نگهداري ميشوند.[۳] اينكه اين حيوان معمولا تنها زندگي ميكند باعث شدهاست كه آلودگي كمتري داشته باشد و بيشتر مورد علاقهٔ انسانها قرار گيرد.
واژهٔ انگليسي hamster مأخوذ از زبان آلماني است كه خود آن از واژهٔ hamustro در آلماني علياي قديم گرفته شدهاست، و آن هم احتمالاً برگرفته از choměstrǔ در زبان روسي قديم است كه ممكن است تركيبي از khomiakروسي و staras ليتوانيايي باشد كه هردو به معناي «همستر» هستند.
همسترها معمولا اندامي نيرومند دارند، دم آنها از طول بدنشان كوتاهتر است و گوشهاي پُرموي كوچكي دارند. ساق پاي آنها كوتاه و كلفت است اما خود پا پهن ميباشد. موي بدن آنها ضخيم و ابريشممانند است و ممكن است بلند يا كوتاه باشد و به رنگهاي سياه، خاكستري، سفيد، قهوهاي، زرد، قرمز و آميختهاي از اين رنگها (بسته به گونه اش) ديده ميشود. همسترها را ميتوان در طول ۵٫۵ تا ۱۰٫۵ سانتيمتر پيدا كرد اما بزرگترين آنها همستر اروپايي است كه طول آن به ۳۴ سانتيمتر (بدون در نظر گرفتن دم ۶ سانتيمتري آنها) ميرسد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ مرداد ۱۳۹۵ساعت:
۰۲:۱۵:۲۰ توسط:شبكه ما موضوع: