شبكه ما شبكه ما .

شبكه ما

ابتكار در ساخت صندلي

صَنْدَلي يا سَنْدَلي، به فارسي دري: «چوكي» از اثاث است و براي نشستن بكار مي‌رود.

 

صندلي# معمولاً از نشيمن‌گاه، تكيه‌گاه، چهارپايه و گاه دو دسته تشكيل شده است.

لغتنامهٔ دهخدا به نقل از محمد تقي بهار اين واژه را از دستهٔ لغاتي شمرده‌است كه از روسي يا اتريشي و غيره به زبان فارسي وارد شده‌اند. در سرواژهٔ «صندلي» از لغتنامهٔ دهخدا چنين آمده‌است:

سندلي. كرسي كه در قديم كفش پادشاهان بر آن مي‌گذاشتند. (حاشيه برهان قاطع چ معين ج ۲ ص ۱۳۳۷). و در همين حاشيه از رشيدي آرد كه ظاهراً معرب صندلي است - انتهي. نوعي از تخت كوچك كه بهندي جوكي گويند. (غياث اللغات). مرحوم بهار صندلي را جزء لغاتي شمرده‌است كه از روس و اطريش و غيره داخل فارسي شده‌است. (سبك شناسي ج ۱ ص ۲۸۱). كرسي پشت دار كه بر وي نشينند. زيرگاه: به كرمان آمد و بر پهلوي تخت سلطاني بر صندلي صدارت نشست. (سمط العلي ص ۸۱). در آن حين از اسپ پياده شده و بر صندلي نشسته، عراقيان را بر محاربه و دستبرد تحريص كرد. (حبيب السير).

بر پايهٔ كاربرد[ويرايش]

صندلي چرخ‌دار: نوعي صندلي داراي چرخ براي افراد معمول و بيماراني كه قادر به حركت نيستند، ويلچر.[۲]

صندلي الكتريكي: نوعي صندلي فلزي كه از آن جريان برق عبور داده و براي اعدام به كار مي‌برند.[۳]

صندلي تاشو: صندليي كه در وسط دو پايه آن لولا بكار برند كه چون خواهند دوتا شود، و حمل و نقل آن آسان گردد.[۴]

صندلي دسته‌دار: صندليي كه از دو طرف آن براي تكيه داراي دسته باشد.[۵]

صندلي راحت: صندليي كه براحتي بتوان روي آن نشست و آن چنانست كه تكيه گاه و نشيمنگاه صندلي از پارچه يك تيكه‌است. بالاي پارچه به انتهاي تكيه گاه و پائين آن به انتهاي نشيمنگاه بسته‌است.[۶]

صندلي اداري:

بر پايهٔ جنس[ويرايش]

صندلي چرمي: صندليي كه روكش آن از چرم است.[۷]

صندلي حصيري: صندليي كه نشيمنگاه آنرا از ني سازند. صندليي كه نشيمنگاه و تكيه گاه آن از ني يا رشته‌هاي چرم حصيرباف باشد.[۸]

صندلي فلزي

صندلي چوبي


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ تير ۱۳۹۵ساعت: ۰۵:۵۵:۰۱ توسط:شبكه ما موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :