شبكه ما

رازهايي درمورد سنجاقك

سنجاقك كه بيشتر در نقاط خوش آب و هوا يافت مي شود، حيواني زيبا، زميني، هوايي، آبي و زيرآبي است. سنجاقك بطور معمول تنها زندگي مي كند. به جز چند روزي در تابستان كه با جفت خود بسر مي برد، در بقيه اوقات به تنهايي ادامه زندگي مي دهد.

ويدئوي چرخه عمر سنجاقك

سنجاقك ماده وقتي كه باردار شده، با انبرك كوچكي كه در انتهاي دم دارد تنه يك ساقه ني را كه در آب قرار دارد سوراخ مي كند و چند دانه تخم بسيار ريز در ميان ني مي گذارد. پس از چند هفته نوزادهاي سنجاقك سر از تخم بيرون مي آورند و به ته آب مي روند.

آنها درست به اندازه سر يك سوزن مي باشند. رنگشان، خاكستري است. دست و پايشان، بسيار كوچك مي باشد. در پشت آنها برآمدگي هايي ديده مي شود كه بال هاي سنجاقك، در درون آنها ساخته مي شود تا اين جانور آبي را روزي پرنده هوايي گردانند. نوزاد سنجاقك خود را در زير گل ها و لجن ها پنهان مي كند تا پيكر خود را از طعمه شدن حيوانات آبي محفوظ بدارد.

چرخه عمر سنجاقك بسيار كوتاه مي باشد

نوزاد سنجاقك، وسيله مخصوصي براي شنا دارد كه هيج شناوري چنين وسيله اي ندارد. بشر هواپيماي جت ساخته است ولي هنوز زيردريايي جت نساخته است، شايد در آينده بسازد. ولي نوزاد سنجاقك در شناي خود درست مثل زيردريايي جت مي باشد.

در پيكر سنجاقك نوزاد، كيسه كوچكي قرار داده شده كه از آب پر مي شود. آنگاه آب مانند فواره از انتهاي شكم وي خارج شده و اين نوزاد كوچولو را در آب بطرف جلو مي راند.

چرخه عمر سنجاقك 24 ساعت مي باشد.

نوزاد سنجاقك شكارچي ماهر و قصابي چابك مي باشد. او كرم هاي ته آب را شكار مي كند. سپس با انبرك دم آنها را تكه تكه كرده و مي بلعد. نوزاد كه كمي بزرگ شد، پوست بدنش بزرگ نمي شود. لذا احساس تنگي و گرفتگي مي كند. به پوست فشار آورده مي شود، پوست كهنه از ناحيه سر و گردن شكاف خورده و حيوان با پوستي بسيار نرم و تازه از آن خارج مي شود. نوزاد سنجاقك، مادامي كه در آب زندگي مي كند، چند پوست مي اندازد.

قورباغه، وَك يا غوك جانوري است دوزيست از راسته بي‌دمان (نام علمي: Anura).

ويدئوي شوخي با قورباغه

رايج‌ترين دوزيستان جهان قورباغه‌ها و وزغ‌ها هستند. نوع بالغ قورباغه‌ها عموماً بدون دم و چمباته‌زده هستند، آن‌ها پاهاي بلند عقب براي پريدن و زبان بلند چسبناك براي گرفتن طعمه دارند. معمولاً قورباغه‌ها بدن نرم و مرطوب دارند و در نزديكي آب‌ها زندگي مي‌كنند. وزغها اما پوست خشك و زگيل مانند دارند و عمدتاً روي خشكي زندگي مي‌كنند. 

شوخي با قورباغه و وزغها هر ساله به محل توليد مثل (محل تولد) خود بازمي‌گردند. عموماً نرها زودتر از ماده‌ها به آبگيرها مي‌رسند و محدوده جفت گيري خود را مشخص مي‌كنند. هنگامي كه ماده‌ها به محل مي‌رسند، نرها به‌وسيله آوازهاي مخصوص آنها را به درون آبگير دعوت مي‌كنند. در صورتي كه ماده‌ها به آواز نرها جواب بدهند، نرها به‌وسيله پاهاي جلويي آنها را مي‌گيرند. وقتي ماده‌ها تخم ريزي مي‌كنند، نرها به‌وسيله اسپرم تخمها را بارور مي‌كنند. 

نحوه بغل كردن براي جفت گيري كه به نام اتصال معروف است، به اين شكل است كه نر در سمت راست قرار مي‌گيرد تا بتواند تخمها را بارور كند. اين حالت ممكن است چند روز طول بكشد.

بعضي از قورباغه‌هاي مناطق گرم با زندگي روي درختان و بوته‌ها سازگاري پيدا كرده‌اند. بعضي از گونه‌ها هرگز درختان را ترك نمي‌كنند و حتي روي درختان، توليد مثل مي‌كنند. بيشتر داروكها داراي انگشتان بلند و دست و پا هستند كه روي آنها صفحه‌هاي چسبناكي براي گرفتن شاخه‌ها و برگهاي نرم وجود دارد. بعضي از داروكها با استفاده از انگشتان پرده دارشان كه به عنوان بال پرواز به كار مي‌برند، از اين درخت به آن درخت مي‌پرند. اين قورباغه درختي جنگلهاي باراني آمريكاي مركزي، يك قورباغه پرنده‌است كه از اين درخت مي‌پرد. او در حالي كه روي شاخه‌ها راه مي‌رود، حشرات را شكار مي‌كند.

مردم شوخي با قورباغه را دوسن دارند.

وزغ نيزار متعلق به آمريكاي مركزي و جنوبي در سال ۱۹۳۵ براي كنترل سوسك‌هاي نيشكر كه آفت ساقه‌هاي نيشكر هستند، به نواحي شمال‌شرقي استراليا برده شده. متأسفانه وزغ نيزار در محيط زيست خود بيش از حد سازگاري پيدا كرد.

دو راه براي ساخت سديم كلرات وجود دارد. 1- 100 ميلي ليتر از محلول سديم هيپو كلريت يا سفيد كننده خانگي را در يك بشر بجوشانيد تا زماني كه شما بتوانيد كريستالهاي آن را ببينيد.

ويدئوي ساخت سديم

در اين فرآيند سديم هيپو كلريت به صورت تسهيم نامتناسب به سديم كلريد و سديم كلرات تبديل مي شود:

3NaClO ---> 2NaCl + NaClO3

حال بشر را از روي حرارت برداريد و محلول روي آن را آهسته خالي كنيد كه حاوي سديم كلريد است. بلورهاي سديم كلرات به ته بشر چسبيده اند و بايد آنها را با يك اسپاتول جدا كنيد.

در روش دوم ساخت سديم ، 50 گرم نمك سديم كلريد يا نمك معمولي را در 200 ميلي ليتر آب حل كنيد. آن را تا نزديك نقطه ي جوشش حرارت دهيد. الكترودهاي برقكافت را درون آن بگذاريد و دستگاه را روشن كنيد. پس از مدتي محلول سديم كلرات پس از صاف كردن مخلوط به دست مي آيد كه مي توانيد آن را جوشانده و سديم كلرات جامد به دست آوريد.

اكسيداسيون شكر با سديم كلرات در حضور اسيد سولفوريك همراه با آزاد كردن انرژي فراوان بوده و خاصيت انفجاري دارد .

سُديم يك عنصر شيميايي جدول تناوبي است كه نماد آن Na و عدد اتمي آن ۱۱ است. سديم يك فلز واكنش‌دهنده نرم و مومي‌شكل است كه به گروه فلزات قليايي كه از نظر تركيبات طبيعي فراوان هستند (بويژه آب نمك و هاليدها) تعلق دارد. اين عنصر بسيار واكنش‌دهنده‌است و با شعله زرد رنگي مي‌سوزد در آزمايش‌هاي مربوط به هوا اكسيد مي‌شود و به شدت با آب واكنش مي‌دهد از اين رو بايد هميشه در زير نفت يا روغن نگهداري شود.

سديم در دماي معمولي اتاق انقدر نرم است كه با چاقو بريده مي‌شود.رنگ سديم سفيد مايل به نقره‌اي است و درهواي آزاد واكنش داده و تيره رنگ مي‌شود. سديم عنصري بسيار واكنش دهنده‌است و از اين جهت هرگز به صورت آزاد در طبيعت يافت نمي‌شود. سديم در آب غوطه ور شده و آن را تجزيه كرده هيدروژن آزاد مي‌كند و هيدرواكسيد مي‌سازد. سديم در آب فوراً آتش مي‌گيرد ولي در آزمايش‌هاي مربوط به هواي معمولي در دماي زير ۳۸۸ كلوين آتش نمي‌گيرد

هليوم (Helium) با نشان شيميايي He يك عنصر شيميايي با عدد اتمي ۲ و وزن اتمي ۴٫۰۰۲۶۰۲ است. اين عنصر، بي بو، بي رنگ، بي مزه، غيرسمّي، از ديدگاه شيميايي بي اثر و تك اتمي است كه در جدول تناوبي در بالاي گروه گازهاي نجيب جا دارد. دماي ذوب و جوش اين ماده در ميان ديگر عنصرها بسيار پايين است به همين دليل در دماي اتاق و البته در بيشتر موارد به صورت گازي است مگر شرايط بسيار ويژه‌اي بر آن گذرانده شود.

هليم بعد از هيدروژن دومين عنصر سبك كيهان است و از لحاظ فراواني هم باز بعد از هيدروژن در جايگاه دوم قرار مي‌گيرد گرچه باوجود كاربردهاي بسيار مهم و حياتي كه دارد بر روي زمين بسيار كمياب است. نزديك به ۲۴٪ از جرم گيتي سهم اين عنصر است كه اين مقدار بيش از ۱۲ برابر تركيب تمام عنصرهاي سنگين است. هليم به همان صورت كه در خورشيد و مشتري يافت مي‌شود در جهان پيدا مي‌شود و اين به دليل انرژي بستگي (به ازاي هر هسته) بسيار بالاي هليم-۴ نسبت به سه عنصر ديگر پس از آن در جدول تناوبي است. بيشتر هليم موجود در گيتي، هليم-۴ است و گمان آن مي‌رود كه در جريان مه بانگ پديد آمده باشد. امروزه با كمك واكنش‌هاي همجوشي هسته‌اي در ستاره‌ها، گونه‌هاي تازه‌اي از هليم ساخته شده‌است.

واژهٔ هليوم از واژهٔ يوناني هليوس به معناي «ايزد خورشيد» گرفته شده‌است. زماني كه هنوز هليم شناخته نشده بود، ستاره‌شناس فرانسوي ژول ژانسن در جريان خورشيدگرفتگي سال ۱۸۶۸ براي نخستين بار در طيف‌سنجي نور خورشيد، خط زرد طيفي هليم را ديد; براي همين، هنگامي كه از نخستين كساني كه هليم را شناسايي كردند ياد مي‌شود نام ژول ژانسن در كنار نام نورمن لاكير جاي مي‌گيرد. در جريان همان خورشيدگرفتگي، نورمن لاكير پيشنهاد كرد اين خط زرد مي‌تواند به دليل يك عنصر تازه باشد. دو شيميدان سوئدي با نام‌هاي پر تئودر كليو و نيلز آبراهام لانگلت در سال ۱۸۹۵ اين عنصر را شناسايي و اعلام كردند. آن‌ها هليم را از سنگ كلويت كه معدن اورانيم است بدست آوردند. در سال ۱۹۰۳ منابع بزرگ هليم در ميدان‌هاي گازي ايالات متحده پيدا شد كه يكي از بزرگترين منابع اين گاز است.

يكي از كاربردهاي مهم هليم در سرماشناسي است. نزديك به يك-چهارم هليم توليدي در اين زمينه بكار مي‌رود. ويژگي خنك سازي هليم به ويژه در خنك كردن آهن‌رباهاي ابررسانا مهم است. اين آهن رباها به صورت تجاري در اسكنرهاي ام آر آي كاربرد دارد. كاربرد صنعتي ديگر هليم در فشار وارد كردن براي نمونه به عنوان گاز تخليه كننده‌است. همچنين به عنوان هواي محافظ در جوشكاري با قوس الكتريكي، در فرايندهايي مانند كشت بلورها در ساخت قرص‌هاي سيليسيم از اين گاز بهره برده مي‌شود. نزديك به نيمي از هليم توليدي در اين زمينه كاربرد دارد.

تنبل‌ ها شش گونه پستاندار هستند كه در دو خانوادهٔ زيستيMegalonychidae (تنبل‌هاي دوانگشتي) وBradypodidae(تنبل‌هاي سه‌انگشتي) طبقه‌بندي مي‌شوند. تمامي آن‌ها بومي مناطق جنگلي آمريكاي مركزي و آمريكاي جنوبي هستند.

نام حيوان تنبل به دليل آهستگي و كندي بسيار زياد حركات اين جانور بر روي اين حيوان گذاشته شده و اين تنبلي در واقع يك سازواري متابوليك براي كاهش مصرف انرژي است. زماني كه دشمن به آن‌ها حمله مي‌كند قادر هستند با سرعت غافلگيركننده‌اي فرار كنند.

حيوان تنبل‌ها همانگونه كه از نامشان مشخص است يكي از كندترين موجودات سياره زمين بوده و نام آنها به نوعي مترادف با تصاوير صحنه آهسته است. بيشينه سرعت حركتي آنها 0.004 كيلومتر در ساعت است. در حقيقت، تنبل‌ها به قدري كند هستند كه خزه روي آنها رشد مي كند. بدن آن‌ها بسيار نيرومند است و ميزبان انواعي از خزه است كه براي زندگي در بين موهاي تنبل تكامل پيدا كرده‌اند و به استتار اين جانور كمك مي‌كنند و خود اين خزه‌ها غذاي انواعي از حشرات هستند.

حيوان تنبل‌ها در راسته Pilosa قرار مي‌گيرند و نزديكترين خويشاوندانشان مورچه‌خوار و آرماديلو است. گونه‌هاي زنده تنبل همگي زندگي درختي دارند و تقريبا تمام عمر خود را روي درخت مي‌گذارند و فقط براي عمل دفع به پايين درخت مي‌آيند. اما در گذشته تنبل‌هاي غول‌پيكر با زندگي زميني كه برخي از آن‌ها تقريبا به اندازه فيل بودند و همينطور تنبل‌هاي دريايي نيز وجود داشتند كه اكنون منقرض شده‌اند.

دو گروه از اين جانور هست: گروهي كه دو انگشت در پاهاي جلويشان دارند و گروه سه انگشتي. اين دو گروه به هم شبيه‌اند، ولي اعتقاد دانشمندان بر اين است كه با هم خويشاوندي نزديكي ندارند.

يك جانور تنبل، حدود 15 ساعت در شبانه‌روز مي‌خوابد. در اين مدت آرام‌تر نفس مي‌كشد، ضربان قلبش كند مي‌زند ؛ حتي سرعت هضم غذا هم در بدنش كاهش مي‌يابد. تنبل‌ها فقط يك بار در هفته غذا مي‌خورند و مانند كپه‌اي از مو، روي زمين مي‌نشينند، يا بر شاخه‌اي آويزان مي‌شوند. حركت آنها بسيار آهسته است. تعداد تنبل ها بشدت در حال كم شدن است .تنبل ها برخلاف خشكي در اب بسيار شناگران ماهري هستند.

آشنايي

عملكرد تانك تايپ 99

تانك تايپ 99 (همچنين به نام ZTZ99 نيز شناخته مي شود) ، پيشرفته ترين تانك اصلي ميدان نبرد (MBT) ارتش آزاديبخش چين است كه به وسيله گروه صنايع شمالي چين ( CNGC ) طراحي و به توليد رسيده است.اين تانك كه در سال 2001 وارد خدمت نيروي زميني چين شده است ، داراي ويژگي هاي بهبود يافته اي در زمينه قدرت آتش ، تحرك و حفاظت در مقابل تانك هاي قديمي ساخت چين مانند تايپ 88 و 96 است.اين تانك به دليل قيمت تمام شده بالايي كه دارد1 ، توليد آن به عدد 200 عراده محدود شده است كه در مقابل ميزان توليد تانك هاي قديمي ساخت چين رقم كمي به نظر مي آيد.در حال حاضر اين تانك توسط دو هنگ زرهي از بهترين يگان هاي نيروي زميني چين مستقر در پكن و شن يانگ استفاده مي شود و اين خود گويايي تكنولوژي و ارزش بالاي اين تانك در نزد فرماندهان ارتش چين است.از برخي فن آوري هاي بكار رفته در اين تانك براي بهينه سازي و به روز رساني ارزان تر تانك Type 96 استفاده شده است.

طراحي

تانك تايپ 99 در واقع نتيجه اي از برنامه " تانك اصلي ميدان نبرد نسل سوم " چين است كه در اواخر 1970 از سوي ارتش چين شروع شد.در اوايل دهه 1990 تانك تايپ 90 مجهز به توپ 125 ميليمتري (به سبك روسها) و بارگذار خودكار (اتولودر) طراحي و ساخته شد.در دهه 1990 و با وقوع جنگ اول خليج فارس ، ارتش چين متوجه شد كه تانكي كه قابل مقايسه با تانك هاي M1A1 آبرامز و چلنجر 2 باشد در اختيار ندارد.به همين دليل در طراحي تانك تجديد نظر صورت گرفت و براي اولين بار در اكتبر 1999 و در رژه روز ملي در پكن ، تانك تايپ 98 كه از بدنه اي شبيهT-72 بهره مي برد از مقابل جايگاه رژه رفت.تانك تايپ 99 كه در اصل Type 98Gنام دارد نيز نمونه بهينه شده تايپ 98 (كه خود نمونه بهينه شده تايپ 90 است) است.اين تانك كه داراي حفاظت زرهي بهبود يافته و موتور قويتر است در سال 2000 رونمايي شد و در اواخر 2001 نيز وارد خدمت ارتش چين شد.

تانك تي ۸۴ به عنوان اولين تانك بومي اكراين بعد از استقلال در شوروي در خاركوف طراحي شد. اكرايين در زمان شوروي محل توليد پيشرفته ترين تانكهاي شوروي يعني تي ۶۴ و تي ۸۰ بود. تي ۸۰ خود فرزند تي ۶۴ به حساب مي امد كه در اواخر دهه ۱۹۸۰ دست كم از نظر زره در نوع خود بي نظير بود. تي ۸۰ اولين تانك روسها با موتور توربين گازي و البته اخرين ان بود(دست كم تا كنون) ولي به دليل هزينه بالا عملياتي اين نوع موتور ، شوروي دست به توسعه نسخه جديد با نام تي ۸۰ يو دي زد.

يو دي نسخه اي از نسخه مشهور تي ۸۰ يو بود ولي داراي موتور ديزل ۱۰۰۰ اسب بخاري بود . بعد از فروپاشي شوروي اكرايين تلاش در توليد اين تانك كرد و در سال ۱۹۹۶ پاكستان ۳۲۰ عراده تي ۸۰ يو دي را به اكرايين سفارش داد ولي مشكلات زياد در تهيه قطعات اين تانك از روسيه براي توليد و همچنين شكايت روسها مبني بر اينكه تي ۸۰ تانك روسي است و اكرايين حق توليد ان را ندارد ، باعث شد تا اكرايين به دنبال توليد يك نسخه بومي برود (براي اشنايي با تي ۸۰ اينجا را كليك كنيد)

تانك تي ۸۴ در واقع يك تي ۸۰ اكرايين است و شباهت بسيار به پدرش يعني تي ۸۰ يو دي دارد ولي تفاوت هاي ان نيز اشكار است .

تي 80 يو دي

تي ۸۰ يو دي

تانك تي ۸۴ تانكي است با وزن ۴۶ تن و سه نفر خدمه كه شامل راننده ، توپچي و فرمانده مي باشد .

راننده در جلوي تانك قرار دارد و توپچي و فرمانده مانند تمامي تانك هاي روسي در برجك قرار داشته و توپ در بين انها قرار گرفته است. توپچي در سمت چپ و فرمانده در سمت راست مينشيند . فرمانده داراي يك پيرسكوپ ديد TKN-5 مي باشد كه توان درشت نمايي ۷٫۶ درجه در روز و ۵٫۸ در شب را دارد و داراي سامانه ديد حرارتي نسل دوم است و از يك مسافت ياب ليزري براي كشف مسافت به صورت مستقل براي فرمانده بهره مي برد و توان پوشش ۳۶۰ درجه به شكل پانورماتيك را دارد كه در بالاي دريچه فرمانده وصل است. فرمانده با كمك اين سامانه مي تواند از درون تانك دست به اتش مسلسل ۱۲٫۷ م م بزند

در سال ۱۹۷۷ ارتش فرانسه به دنبال جايگزين براي تانك اي ام ايكس ۳۰ مي گشت از اين رو دستور لازم براي ساخت تانك حديد داده شد.اي ام ايكس ۳۰ كه براي دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ اصليترين تانك ارتش فرانسه بود به يك توپ ۱۰۵ م م فرانسوي مجهز بود ولي اصلا قابل قياس با تانك هاي شوروي چون تي ۶۲/تي ۶۴ و يا تي ۷۲ نبود

عملكردتانك لگرك

در اواخر دهه ۱۹۷۰ فرانسه مدتي به دنبال مشارك با المان بر سر پروژه لئوپارد ۲ شد كه خواسته هاي متفاوت باعث رها شدن اين پروژه شد و در سال ۱۹۸۲ فرانسه به دنبال يك طرح بومي رفت. در سال ۱۹۸۶ طرح جديد لگرك نام گذاري شد كه نام فاميلي ژنرال فيليپ لگرك يكي از فرمانده هان ارتش فرانسه ازاد در جنگ دوم جهاني بود

اولين سري تانك در سال ۱۹۹۲ توليد شد كه سري ۱ نام داشت.

تانك لگرك تانكي است با وزن ۵۴ تا ۵۷ تن بسته به مدل توليد كه داراي ۹٫۸۷ متر طول ۲٫۵۸ متر ارتفاع است.

تانك لگرك داراي سه خدمه است. راننده، فرمانده و توپچي. اين تانك به دليل داشتن سامانه گلوله گذاري خودكار فاقد نفر گلوله گذار است.

رانند در جلوي تانك كمي متمايل به سمت چپ قرار دارد و توسط سه پيريسكوپ رو به بيرون ديد دارد . پيرسكوپ وسطي داراي چشمي ديد حرارتي است و همچنين از يك دسته هدايت فرمان شكل براي هدايت تانك استفاده ميكند. در سري ۲ توليد يك دوربين مدار بسته در عقب تانك براي دند عقب بهره مي برد

توپچي در سمت راست برجك قرار دارد و از يك سامانه نشانگيري براي هدفگيري توپ اصلي بر روي برجك تانك بالاي سرش كنار توپ اصلي همان سمت راست بهره مي برد . اين سامانه ساخت ساژم با نام اچ ال ۶۰ داراي توان ديد روزانه با درشت نمايي ۱۰ ايكس و يك چشمي ديد حرارتي نسل دوم از نوع اچ ال ۵۸ با توان درشت نمايي ۲۰ ايكس است .مسافت ياب ليزري تانك ۵۰۰۰ متر برد دارد . همچنين توپچي در بالاي سرش سمت راست داراي سه پيسركوپ ساده براي ديد رو به بيرون البته تنها به جلو و سمت راست است .مجموعه اي از حسگرها رايانه كنترل اتش را پشتيباني ميكنند كه اطلاعاتي چون سرعت باد، دماي هوا، فاصله هدف تا تانك، زاويه حركت تانك را محاسبه كرده و به صورت خودكار لوله توپ را در موقعيت مناسب براي اتش قرار ميدهد.گفته شده هدفگيري يك هدف كه توسط توپچي براي سامانه مشخص شده تنها ۳ ثانيه طول ميكشد . سامانه كنترل اتش به دليل وجود سامانه ديد حرارتي توان محاسبه خودكار زمان اتش را به هدف متحرك را به خوبي دارد. گفته شده لگرك ميتواند ۶ هدف را در عرض يك دقيقه در برد ۲ كيلومتري با احتمال برخورد ۹۵% نابود كند.

تانك تايپ ۱۰، طي طرحي به نام MBT-X توليد شد هدف از اين طرح ، طراحي و توليد يك تانك جديد براي جايگزين كردن تانك قديمي ژاپني تايپ ۷۴ بود. در سال ۱۹۹۰ نيروهاي ژاپن به فكر توليد يك تانك جديد به منظور جايگزينيType-74 بودند و در همان سال با تخصيص بودجه اين طرح رسما اغاز شد. در ۱۵ اكتبر سال ۲۰۰۱ طرح اين تانك تكميل شد و در همان سال تعداد ۳۵ دستگاه از ان ساخته و تحويل نيروهاي نظامي اين كشور در هوكايدو قرار داده شد تا عمليات بازبيني و بازنگري انرا انجام دهند در ۱۳ فوريه سال ۲۰۰۸ يك سري بازبيني هايي بر روي اين طرح اغاز شد و يك سري سيستم هاي ان اصلاح شد. تانك در سال ۲۰۱۴ وارد خدمت شده و پيش بيني ميشود ۳۰۰ عراده از ان توليد شود . بنابر اعلام رسمي مقامات ژاپن اين تانك در ابتدا تنها براي نيروهاي ژاپني توليد خواهد شد و تا تكميل نياز نيروهاي نظامي ژاپن براي جايگزيني تانكهاي قديمي خود ، اين كشور قصد صادرات تانك خود را نخواهد داشت .

عملكرد تانك تايپ ۱۰

توليد قطعات مكانيكي اين تانك به صنايع سنگين ميتسوبيشي سپرده شد شركت اصلي طرف قرارداد نيز گروه تحقيقات صنعتي TRDI در استان ساگامي هارا ميباشد. هزينه هاي اوليه اين طرح تا سال ۲۰۰۱ كه نمونه هاي اوليه اين تانك عرضه شد ، معادل ۴۸ ميليارد ين ژاپن ( معادل ۴۵۰ ميليون دلار به ارزش زماني سال ۲۰۰۱) هزينه داشته است بنابه اعلام مقامات ژاپني قيمت اين تانك در حدود ۶٫۵ ميليون دلار خواهد بود اگرچه در نهايت به ۸٫۵ ميليون دلار رسيد . به عقيده اكثر كارشناسان نظامي در جهان ، ساخت اين تانك توسط ژاپن در واقع پاسخي بود به ساخت تانك پيشرفتهType 99 توسط چين ، كه با ساخته شدن اين تانك مدرن توسط ژاپن موازنه زرهي بين دو كشور مجددا برقرار شد. اين تانك بطور متوسط ۲۰ تن سبك تر از تانكهاي مطرح جهان ميباشد. علت اين امر نيز فشار مسئولين بدليل رعايت مقررات محدوديت وزن در جاده هاي ژاپن ميباشد. تانك تايپ ۹۰ به دليل داشتن وزن سنگين در بسياري از موارد مجاز به خارج شدن از هوكايدو نبود.اين تانك در سال ۲۰۱۴ وارد خدمت شد

Type10MBT

در تصوير ميتوان فرمانده تانك را ديد كه به بيرون امده. در پشت سر ان سامانه هشدار دهنده ليزري و در سمت راستش سامانه ديد پانورماتيك فرمانده ديده ميشود

تانك تايپ ۱۰ تانكي است با وزن ۴۴ تن و طول ۹٫۴ متر كه از سه خدمه بهره مي برد.راننده، توپچي و فرمانده

رانند در جلوي تانك زير لوله توپ قرار داشته كه توسط يك دريچه به بيرون راه داشت و داراي سه پيرسكوپ رو به بيرون براي ديد رو به بيرون است كه يكي از انها داراي سامانه ديد حرارتي براي رانندگي در شب است. همچنين داراي يك دوربين مدار بسته رو به عقب براي ديد راننده است كه تصاوير ان در درون كابين رانند روي نمايشگر به نمايش در مي ايد .

تانك چلنجر ۲ يك سرمايه گذاري خصوصي و بدون حمايت دولت دراوائل دهه ۱۹۸۰ توسط شركت سازنده بود و بر اساس چلنجر ۱ توسعه يافت تا اينكه سرانجام در سال ۱۹۸۶ با درخواست ارتش انگلستان براي يك تانك نسل جديد براي جايگزيني چلنجر ۱ رسما تانك چلنجر ۲ ناميد شد و وارد مراحل توسعه پيشرفته شد.بين سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱ اولويت هاي و ويژگي هاي طرح جديد ارزيابي شد و مشخص شد و بعد از يك رقابت بين ابرامز ام۱ اي ۱و لئوپارد۲ اي ۵ در نهايت وزرات دفاع انگلستان در سال ۱۹۹۳ خواهان دريافت چلنجر ۲ شد و سفارش مورد نظر داده شد و بين سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ تحويل ارتش انگلستان شد.

عملكرد تانك چلنجر 2

چلنچر ۲ تانكي است بر اساس چلنجر ۱ كه در تمام زمينه ها ارتقا چشمگيري داشته است.تانك داراي چهار خدمه شامل فرمانده نشسته در عقب برجك سمت راست كه با كمك يك سامانه ديد حرارتي پانورماتيك ساژم وي اس ۵۸۰ با چرخش ديد ۳۶۰ درجه و پوشش ۳۵ درجه رو به بالا و ۳۵ درجه رو به پايين به بيرون ديد كامل دارد ، اين سامانه به فرمانده چلنچر امكان اجازه كسب و درگير با هر هدفي را بدون نياز به سايت توپچي را ميدهد. اين سامان ديد پانورماتيك داراي مسافت ياب ليزري مستقل است و داراي سامانه تعقيب خودكار هدف است و خود به صورت خودكار دست به تعقيب خودكار هدف ميزند.

ca04

توپچي كمي جلوتر از فرمانده قرار دارد كه ان نيز يك سايت هدفگيري ديد حرارتي براي نشان گيري توپ در اختيار دارد شامل يك مسافت ياب ليزري با برد ۱۰ كيلومتر است.توپچي مي تواند بين ۴ تا ۱۱ ايكس سايت هدفگيري خود را زوم كند و سايت توپچي نيز داراي سامانه تعقيب خودكار هدف است . برد اتش اين سايت در روز به صورت موثر ۳۵۰۰ متر است اگرچه تا ۵۰۰۰ متر نيز توان اتش وجود دارد و ميتواند در شب تا ۲۵۰۰ نيز دست به اتش به طرف هدف بزند. تانك داراي دو رايانه ۳۲ بيتي براي هدفگيري است و از يك رايانه ديجيتال كنترل اتش و سنسور باد با توان محاسبه دقيق زاويه لوله توپ براي اتش به هدف برخورد دار است. تانك ميتواند در حالت متحرك و ثابت به طرف اهداف متحرك و ثابت اتش كند .